من یه کم توی شروع ارتباطات اجتماعی ضعیفم، با اینکه قیافه خوبی
دارم و از نظر اجتماعی و تحصیلی در موقعیت نسبتاً بالایی هستم (قصد تعریف
از خودمو ندارم فقط دارم در مورد خودم توضیح می دم)، ولی هیچ پسری دوروبرم
نیست و تا حالا دوست پسر نداشتم.
تازه یه مدته که کارشناسی ارشدمو تموم کردمو اومدم شهرمون، احساس تنهایی داره منو داره می خوره.
در یه کلام لوندی بلدنیستم، شاید پسرا دوست داشته باشن بهم نزدیک شن ولی انقدر جدیم جرئت نمی کنن.
خیلی دوست دارم نگید که تنهاییمو با خدا پر کنم، چون ارتباطم باهاش خوبه خدا رو شکر.
می
دونی که خیلی ناراحتیم و دلمون گرفته. می دونیم دوسمون داری و
کمکمون می کنی ولی ما نمی فهمیم یا شایدم یه مقدار زمان می بره. آخه ما که صبر
تو رو نداریم!! تو رو جون خودت یه کاری واسمون بکن؛ گناه داریم. ته ته دلامون پاک و ساده ایم.
اگه یه کم بیشتر به ماها کمک کنی از بقیه بهتر می شیم، بالاتر میشیم، خودساخته تر میشیم
چون بیشتر داریم با مشکلات دست و پنجه نرم می کنیم، چون خیلی مسائل ناخواسته داریم، چون
هیچ کس جز خودمون به فکرمون نیس، چون تنهاییم، چون نمیدونیم و نمی شناسیم بعضی مسائلو،
چون وقتیم که می فهمیم دیگه دیره، چون کسی نیس با زبون خوش مدام راهنماییمون کنه،
چون با یه چیزایی درگیریم که هیچ کس نمی خواد راجع به اونا حرفی زده بشه (فقط به
خاطر این که گفتن بده زشته گناهه که اصلنم این طور نیس) چون به همه یکسان و یک
مقدار همه چیو ندادی یا اگه دادی ناآگاهانه از دستش دادیم یا ضعیفش کردیم.خیلی
ناراحت و غمگینیم به خاطر خودمون. راحت می
تونستیم پیشرفت کنیم و به جاهای بالا بالا برسیم اما مجبوریم به خاطر
ناآگاهی پا تو کج راها بذاریم و خودمونو تباه کنیم. کارمون شده حسرت و
افسوس و تاسف
خوردن به خاطر کارای خودمون و اطرافیانمون که مث مان.راهمونو گم
کردیم. فقط تو می تونی کمکمون کنی؛ اینو ازمون دریغ نکن. ما پاکه دلامون؛ نگا به
کارا و اشتباهامون نکن؛ همه پشیمون و دربه دریم، همه سرگشته و خسته ایم، زندگیامون
دست خودمون نیس؛ نمی دونیم به کدوم در بزنیم، نمی تونیم خودمون
زندگیمونو همون جور که دوس داریم بسازیم. ما ،بین همه اینا و مشکلات و فشارا گیر
کردیم و داریم له میشیم. تو رو به اسم اعظمت یه نیم نگا به ما بکن. یه چیکه مهر و
بخششم که از دستت دربره برامون کافیه.حیف نیس این همه جوونی که می تونن پاک و بی
آلایش باشن با نادونی و جهل یا به خاطر شرایط و زمونه بد تو چاه بیفتن و هیچکیم دست سمتشون
دراز نکنه و نجاتشون نده؟؟!!!!
خوش به حال
اونایی که با این همه فشار و مشکلات پاک و سربلند امتحاناشو پس میدن ما هم می خوایم مث اونا باشیم.
اگه الان دشمن به ما حمله
کنه کی قراره جلوی اونو بگیره ؟! مسلما ارتش و سپاه به تنهایی نمی تونن !
و مشارکت مردمی لازمه . از طرفی ، ارتش و سپاه رو چه کسانی تشکیل میدن ؟!
از فضا که نیومدن ؟!
آیا پسرهایی که به واسطه ی بدحجابی شما دین
شون سست شده ، به خودارضایی معتاد شدن ، همه ی فکر و ذهنشون شده مسائل
جنسی ! ، می تونن از شما در مقابل خارجی ها دفاع کنند که دست اونا به شما
نرسه و ... ؟!
شما الان از برکت حجاب و عفت خانم های اواخر دهه 50 و
دهه 60 خیلی راحت تو خیابون ها راه میرید و صد قلم آرایش می کنید ، لباس
های تحریک کننه می پوشید و ... !
تا حالا خیلی کم به این مسائل پرداخته شده ولی تا کی ؟!
خانم بد حجاب محترمه ،
خبر
داری در جنگی که به ما تحمیل شد آمار شهدای متاهل نزدیک به 60.000 هزار
نفر بود ؟! این یعنی 60.000 زن بیوه ! یعنی چند ده هزار زن فاتحه ی میل
جنسی شون رو خوندند !!! فشارها رو تحمل کردند که تو الان دست خارجی ها
نباشی !
جون هر کی دوست داری کمی فکر کن !
آمار شهدای 15 تا 29
ساله چیزی حدود 175.000 نفر بود . یعنی حدود 175.000 دختر فرصت ازدواج رو از
دست دادند . خدا می دونه این ها چه فشارهایی رو تحمل کردند تا تو راحت
بتونی تو خیابون ها قدم بزنی !
اگه برنامه ریزی شده این کار رو می
کنی که دیگه حرفی نمی مونه ولی اگه از دشمن پول نمیگیری که عفت جامعه رو
لکه دار کنی باید بدونی که که داری به نفع دشمن کار می کنی ! داری با اون
لباس های تنگ قلب جوون ها رو هدف قرار میدی ! داری انرژی پسرهایی رو که
قرار بود برای پیشرفت جامعه صرف بشه هدر میدی ؟!
یه زمانی نه چندان دور ، مردانی در این سرزمین زندگی می کردند که حاضر شدند تکه تکه بشن ولی دست اجنبی به تن یه دختر ایرانی نخوره . در همین خوزستان دخترهایی بودند که حاضر بودند اگه راه نجاتی برای اونا نیست توسط برادرشون کشته بشن ولی دست بعثی ها به اونا نرسه . گاهی پیش می اومد که برای فراری دادن یه دختر از دست بعثی ها نزدیک به 10 مرد فدا می شدند . در حالی که اگه بی خیال غیرت شون می شدند زنده می موندند . این اتفاقات خیلی شبیه فیلم هندیه ولی خوشبختانه از جهتی و متاسفانه از جهتی دیگه چنین ماجراهایی رخ داده .
در همون زمان پسرهایی بودند که اگه خبر دار میشدن یه پسر از فلان محله به یکی از دخترهای محله شون بد نگاه کرده خونشون به جوش می اومد و کار به دعوا و کتک کاری می کشید . کاری می کردند که اون پسر غریبه فکر ارتباط برقرار کردن با دخترهای این محله رو از سرش بیرون کنه .
گذشت و گذشت تا به جایی رسیدیم که اگه یه دختر یا پسر با جنس مخالف دوست نباشه مسخره میشه !
این فاجعه تاسف بار اتفاقی نیست . بلکه با برنامه این بلا سر ما اومده که از دید خودم می خوام به اون بپردازم .
سلام من نمی دونم ولی فکر می کنم
باید دید اول از همه اصلا برای چی ما خدا رو می خوایم یا اصلا بهش اعتقاد
داریم اینکه این دنیا و اون دنیا یعنی چی که حالا صبر برای شون یا توشون
برامون قابل هضم بشه؟ که حالا اگه قرار شد خدا جواب یکی از دعاهامونو بده چی میشه؟!!!!!
مشکل اینجاست که میگیم خدا به بعضی ها جواب می ده به بعضی ها نه! مشکل اینجاست که این دنیا و اون دنیا می کنیم! مشکل اینجاست که... مشکل اینجاست که خدا رو از ته دلمون بعنوات عادل مهربون شنوا قبول نمی کینم!
چرا
فکر نمی کنیم که ما یه عمری داریم از همون اولا ته به آخر که به خدا برسیم
و این وسطا هی داریم عالم ها رو طی می کنیم و انگار از این اتاق به یه
اتاق دیگه میریم مثل اومدنمون به دنیا از بیرون اومدنمون از عالم های قبل و
رفتنمون به ملکوت یا برزخ و بعدش به جبروت یا همون عالم عقل و ... ما اصلمون عوض نمی شه و عالم ها رو عوض می کنیم! تا به خودش برسیم! حالا
اگه فکر کنیم که خدا که ما رو و همه این عوالمو خلق کرده کجای زندگی ما
واستاده؟ اون دوردورا که بعضی مواقع صدای مارو می شنوه یا بعضی موقع ها از
کنار ما رد میشه و به طور اتفاقی صدای مارو میشنوه و شاید جواب بده یا نه! خب این همون اول بدبختی ه مشکل ما این نیست که توی این دنیای فکستنی چه مشکلاتی سر هرکدوممون ریخته! مشکل ما اینه که مشکلاتمونو میبنیم و باهاشون کنار نمیایم! هر
کدوم از عالم هایی رو که رد می کنیم واسه خودشون تعریفی و خلقتی دارن یکی
از تعریفای این دنیا هم اینه که بتونیم دیدمون رو درمورد خدا و عوالم و
فرستاده هاش درست کنیم ( که میشه همون اصول دین!) یکی از چیزایی که توی
این دنیا باید آدما بدست بیارن اینه که درمورد خدا مثل بالا فکر نکنن وقتی
دیدمون در این مورد درست بشه دیگه همه مشکلا میشه روند روتین دنیا برامون
اون وقت همه ایوبن و و همه شعیب ن و ... کیه که دوست نداره عاشق واقعی خدا بشه؟ مشکل اینجاست که دنبالش نمی ریم وگرنه اینجا دنیاست و خدا هم خداست و برای هرکسی بسته به شرایطش و ... حتما مشکلات زیلدی هست!
به گزارش جهان به نقل از پایگاه اطلاعرسانی آستان قدس رضوی، «سیلوا متو»
که 31 سال دارد، در مراسمی که با حضور کارشناسان دینی اداره ارتباطات
اسلامی و امور زائرین غیرایرانی آستان قدس رضوی در رواق غدیر حرم مطهر
برگزار شد پس از تشرف از دین مسیحیت به دین مبین اسلام نام «زینب» را برای
خود انتخاب کرد.
این استاد دانشگاه با اشاره به علت گرایش خود به اسلام و تشیع،
گفت: اسلام دین کاملی است که میتواند همه نیازهای انسان را تأمین کند و
دستورالعملهای جامعی را برای خوب زیستن دارد و با مطالعاتی که در این
زمینه داشتم مذهب تشیع را برای خود انتخاب کردم.
وی که 18 ماه برای انتخاب دین اسلام تحقیق و پژوهش کرده است، خاطرنشان
کرد: با مطالعه قرآن و مطالعه کتابهایی از زندگی نامه ائمه اطهار(ع) مذهب
تشیع را کاملترین دین انتخاب کردم که تمام دستوراتی که در آن آمده از
مبانی علمی برخوردار است و باعث سعادت فرد میشود.
این تازه مسلمان با اشاره به اینکه از طریق دوستان خود در دانشگاه با
دین اسلام آشنا شده است، افزود: با سفری که به سوریه داشتم و ارتباط با
دوستانی که مسلمان بودم توانستم اطلاعات زیادی را در خصوص دین مبین اسلام
کسب کنم.
«سیلوا متو» با اشاره به ضرورت حجاب و پوشش مناسب اسلامی برای
زنها گفت: حجاب نه تنها مانعی برای حضور زن در جامعه ایجاد نمیکند، بلکه
این پوشش و حجاب، موجب کاملشدن شخصیت وجودی او نیز خواهد شد.
وی افزود: حجاب مانند حصاری برای زنها است که موجب امنیت و آرامش بیشتر آنها خواهد شد.
وی تصریح کرد: با وجود اینکه تاکنون به حرم مطهر رضوی مشرف نشده بودم
اما احساس نزدیکی زیادی با حضرت رضا(ع) داشتم و لقب امام رئوف که به ایشان
نسبت میدهند بسیار برایم آرامش بخش شد لذا برای تشرف به دین اسلام این
مکان ملکوتی را انتخاب کردم.
این تازه مسلمان حرم مطهر رضوی با اشاره به علاقهای که برای زیارت
حضرت معصومه(س) دارد، افزود: بعد از سفر ایران بلافاصله به کربلا میروم و
مرقد مطهر امام حسین(ع) را زیارت خواهم کرد.
از ابتدای امسال تاکنون چهار زائر غیرایرانی در حرم مطهر رضوی به
دین مبین اسلام مشرف شدند و از سوی مدیریت امور زائران غیرایرانی آستان قدس
رضوی یک جلد کلامالله مجید و تندیس سنگ مضجع شریف حضرت امام رضا(ع) و
کتابهایی درباره اصول اعتقادی اسلام و مذهب شیعه و بستههای فرهنگی و
متبرک به این تازه مسلماناهداء شد.
این آقای سماواتی بدون شک یکی از اون نظر کرده هاست . انگار این بنده ی خدا زاده شده که دعا و مناجات بخونه ! نوای ایشون یه سوز خاصی داره ! پیشنهاد می کنم دانلود کنید .
خدایا!
بر پیامبر و دودمان پاکش درود فرست، و آنگاه که تو را میخوانم و صدایت
میزنم، صدا و دعایم را بشنو و اجابت کن،و آنگاه که با تو نجوا میکنم، بر
من عنایت کن.
آنچه
را در دل من میگذرد میدانی، از نیاز من آگاهی، ضمیر و درونم را میشناسی
و فرجام و سرانجام زندگی و مرگم از تو پنهان نیست. آنچه را که میخواهم بر
زبان آورم و از خواستهام سخن بگویم و به حسن عاقبتم امید بندم، همه را
میدانی.
خدایا!
گویا چنانم که در پیشگاه لطف تو ایستادهام و سایهسار توکل نیکویم بر من
بال گشوده و آنچه را تو شایسته آنی گفتهای و مرا در هالهای از بخشایش
خویش پوشاندهای.
خدایا! همواره در طول زندگی، از لطف و احسانتبرخوردار بودهام، پس از مرگ هم، لطف خویش از من دریغ مدار.
إِلَهِی
کَیْفَ آیَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِکَ لِی بَعْدَ مَمَاتِی وَ أَنْتَ لَمْ
تُوَلِّنِی [تُولِنِی] إِلا الْجَمِیلَ فِی حَیَاتِی خدایا! چگونه مایوس
باشم از اینکه پس از مرگ هم نگاه لطف و احسان تو بر من خواهد بود، در حالی
که در طول حیاتم، با من جز احسان و نیکی نکردهای.
إِلَهِی تَوَلَّ مِنْ أَمْرِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ
خدایا! کار مرا آنگونه به سامان برسان که تو سزاوار آنی (نه آن سان که من در خور آنم).
در
دنیا گناهانی را بر من پوشاندهای که در آخرت، نیازمندترم که پرده پوشش
خود را بر آنها افکنی. خدایا! چون گناهانم را پوشاندی و بر هیچ یک از
بندگان شایستهات فاش نساختی، بر من نیکی کردی، خدایا، پس در روز قیامت نیز
رسوای خلایقم مگردان.
خدایا جود و بخشش تو، دامنه آرزوهایم را گسترده است و بخشایش تو، برتر از عمل من است.
إِلَهِی
فَسُرَّنِی بِلِقَائِکَ یَوْمَ تَقْضِی فِیهِ بَیْنَ عِبَادِکَ خدایا! آن
روز که میان بندگانتبه داوری میپردازی، با دیدار چهره رافتخود، مسرورم
ساز.
خدایا!
پوزشطلبی من به درگاهت، عذرخواهی کسی است که از عذرپذیری تو بینیاز
نیست، پس عذرم را بپذیر، ای کریمترین بزرگواری که زشتکاران، به درگاهش عذر
گناه میبرند.
إِلَهِی لا تَرُدَّ حَاجَتِی وَ لا تُخَیِّبْ طَمَعِی وَ لا تَقْطَعْ مِنْکَ رَجَائِی وَ أَمَلِی
پروردگار من! حاجت و نیازم را رد مکن و دست امید و آرزویم را از درگاه خویش، کوتاه مگردان.
خداوندا! اگر میخواستی خوارم کنی، هدایتم نمیکردی. و اگر میخواستی رسوایم سازی، از عقوبت دنیا معافم نمیکردی.
إِلَهِی
مَا أَظُنُّکَ تَرُدُّنِی فِی حَاجَةٍ قَدْ أَفْنَیْتُ عُمُرِی فِی
طَلَبِهَا مِنْکَ خدایا! باور ندارم که در حاجتی دست رد به سینهام بزنی،
حاجتی که عمر خویش را در پی آن گذراندم و عمری از تو طلبیدم.
خدایا!
عمرم را در رنج غفلت از تو تباه ساختم،جوانیام را در سرمستی دوری از تو
هدر دادم،خداوندا! آن روزها که به کرم تو مغرور شدم و راه خشم تو را سپردم،
از خواب غفلتبیدار نگشتم.
آفریدگارا!
توان آن نداشتهام که از نافرمانیت دستشویم،مگر آنگاه که به عشق و
محبتخویش بیدارم ساختهای، یا آنگونه بودهام که تو خود خواستهای. تو را
سپاس، که مرا در کرم خویش وارد کردی و دلم را از آلایشها و کدورتهای غفلت
از خودت را پاک نمودی.
خدایا!
مرا قلبی بخش که شوق و عشق، به تو نزدیکش سازد،و زبانی عطا کن که صداقت و
راستیاش به درگاهتبالا رودو نگاهی بخش، که حقیقتش، زمینهساز قرب به تو
گردد!
خدایا!
آنکه از تو راه را یافت، روشن شد و آنکه پناهنده تو شد، پناه
یافت،خداوندا! من به تو پناه آوردهام، از رحمتخویش مایوس و محرومم مساز و
از رافت و مهربانیت محجوبم مگردان.
خداوندا!
تو را به خودت سوگند، که مرا به جایگاه اهل طاعتتبرسان و به منزلگاه
شایسته و پسندیده خویش، رهنمون باش، که من، نه میتوانم شری را از خویش دور
سازم و نه سودی به خویش رسانم.
کردگارا!
من، بنده ناتوان و گنهکار توام و برده عیبناک تو، که بسویت آمدهام. پس
مرا از آنان مگردان که چهره لطف خویش از آنان برگرداندهای و اشتباهاتشان
حجاب بخشایش تو گشته است.
خدایا!
مرا کمال گسستن از غیر و پیوستن به خودت عطا کندیده دلهایمان را با فروغ
نگاه به خود، روشن سازتا دیدههای بصیرت دل، حجابهای نور را از هم بر درد و
به کانون عظمتبرسد و جانهای ما آویخته درگاه عزت و قدس تو گردد.
آفریدگارا! من از تو میخواهم و تنها به آستان تو دست نیاز برمیآورم و تو را خواستارم.
وَ
أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ
تَجْعَلَنِی مِمَّنْ یُدِیمُ ذِکْرَکَ وَ لا یَنْقُضُ عَهْدَکَ وَ لا
یَغْفُلُ عَنْ شُکْرِکَ وَ لا یَسْتَخِفُّ بِأَمْرِکَ
از
تو میخواهم که بر محمد و دودمانش درود فرستی و مرا از آنان قرار دهی که
همواره به یاد تواند و پیمان تو را نمیشکنند و از سپاس تو غافل نمیشوند و
فرمانت را سبک نمیشمرند.