نازنین:

سلام
من نمی دونم ولی فکر می کنم باید دید اول از همه اصلا برای چی ما خدا رو می خوایم یا اصلا بهش اعتقاد داریم اینکه این دنیا و اون دنیا یعنی چی که حالا صبر برای شون یا توشون برامون قابل هضم بشه؟
که حالا اگه قرار شد خدا جواب یکی از دعاهامونو بده چی میشه؟!!!!!

مشکل اینجاست که میگیم خدا به بعضی ها جواب می ده به بعضی ها نه!
مشکل اینجاست که این دنیا و اون دنیا می کنیم!
مشکل اینجاست که...
مشکل اینجاست که خدا رو از ته دلمون بعنوات عادل مهربون شنوا قبول نمی کینم!

چرا فکر نمی کنیم که ما یه عمری داریم از همون اولا ته به آخر که به خدا برسیم و این وسطا هی داریم عالم ها رو طی می کنیم و انگار از این اتاق به یه اتاق دیگه میریم مثل اومدنمون به دنیا از بیرون اومدنمون از عالم های قبل و رفتنمون به ملکوت یا برزخ و بعدش به جبروت یا همون عالم عقل و ...
ما اصلمون عوض نمی شه و عالم ها رو عوض می کنیم! تا به خودش برسیم!
 حالا اگه فکر کنیم که خدا که ما رو و همه این عوالمو خلق کرده کجای زندگی ما واستاده؟ اون دوردورا که بعضی مواقع صدای مارو می شنوه یا بعضی موقع ها از کنار ما رد میشه و به طور اتفاقی صدای مارو میشنوه و شاید جواب بده یا نه!
خب این همون اول بدبختی ه
مشکل ما این نیست که توی این دنیای فکستنی چه مشکلاتی سر هرکدوممون ریخته!
مشکل ما اینه که مشکلاتمونو میبنیم و باهاشون کنار نمیایم!
هر کدوم از عالم هایی رو که رد می کنیم واسه خودشون تعریفی و خلقتی دارن یکی از تعریفای این دنیا هم اینه که بتونیم دیدمون رو درمورد خدا و عوالم و فرستاده هاش درست کنیم ( که میشه همون اصول دین!)
یکی از چیزایی که توی این دنیا باید آدما بدست بیارن اینه که درمورد خدا مثل بالا فکر نکنن وقتی دیدمون در این مورد درست بشه دیگه همه مشکلا میشه روند روتین دنیا برامون اون وقت همه ایوبن و و همه شعیب ن و ...
کیه که دوست نداره عاشق واقعی خدا بشه؟
مشکل اینجاست که دنبالش نمی ریم
وگرنه اینجا دنیاست و خدا هم خداست و برای هرکسی بسته به شرایطش و ... حتما مشکلات زیلدی هست!