نویسنده : سید احمد

*قبل از اینکه این متن، این رو بگم که من اول با خودم هستم بعد با دیگران*

 

من اکثر نظرات رو که خوندم. نوشتن: ای بابا ما که اینقدر رو سیاهیم

 (آخه اینا رو میگن جوون ها)

 تو این چند مدت خیلی از نظرات رو خوندم. اکثر نظرات آیه ی یعثه!

 باید بخونی و بگی: آخی...! بیچاره خدا به دادش برسه...!

 ما که امام حسین قبولمون نمیکنه

  ما که رو سیاهیم

 ما که بد بختیم

 کجا سیدالشهدا دست ما رو میگیره؟

 اکثر حرفا اینه!

 بنده هم رفتم تو کربلا و قصه ی کربلا گشتم؛ دو تا پرونده ی سیاه پیدا کردم که تعجب میکنین

 دو تا داداشن؛ یکی به نام سعد یکی دیگه به نام ابوالحتوف

 حالا شناسنامه ی این دو تا داداش رو براتون بگم:

 1: در جنگ خوارج با امیرالمومنین جنگیدن

 (کسی که با امام زمانش بجنگه کافر حربیه)

 رفتند طرف معاویه... معاویه سقت کرد، مرید یزید شدن

 یزید رو خلیف مسلمین میدانستند.

 2: قصه ی کربلا پیش اومد اومدن سرباز عمر سعد شدن؛ این دو تا داداش

 چشماشون خون میبارید. میخوان خوش رقصی کنن

 تا نوبت رسید به سیدالشهدا

 نزدیک گودی قتلگاه بودن؛ قبل از اینکه سر امام حسین رو جدا کنن

 امام حسین: فرمود: کسی هست به حسین یاری برساند؟

 تا این صدا رو این دو تا داداش شنیدن، به همدیگه نگاه کردن

 یهو زنده شد! پرونده ی سیاه کنار رفت، خورشید حقانیت امام حسین نورافکنی کرد

 چشماشون رو انداختن به عمر سعد، گفت: عمر عباس رو کشتی هیچی نگفتیم

 علی اکبر رو کشتی هیچی نگفتیم

 اصغر رو کشتی، اکبر رو کشتی، یارانش رو کشتی هیچی نگفتیم

 این حسین زهراس ما اجازه نمیدیم بخواین حسین رو بکشی

 عمر سعد گفت: دیوانه شدید! کار داره تمام میشه

 گفتند: ما کار تو رو تموم میکنیم

 حمله کردند به عمر سعد، دورشون رو گرفتند، قبل از اینکه حسین رو بکشند

 این دو تا داداش رو سر بریدند و از شهدای کربلا شدند!

 من یه سوال دارم: شما از این قصه چی میفهمین؟

 من دو تا چیز فهمیدم:

 1: که هیچ وقت برا توبه کردن دیر نیست

 آب از سر من گذشت و دیگه خدا نگاه نمیکنه و... این حرف مفت ها رو بزارین کنار(ببخشین ها)

 اینا تنبلی شما رو میرسونه، نمیتونین بگین تنبلین؛ حالشو ندارین عبادت کنین میندازین گردن دین

 خدا نمیبخشه!!! شما وکیل مدافع خدایی؟؟؟

 شما نماینده ی خدایی که میگی نمیبخشه؟؟؟

 خدا خودش تو قرآن میگه: من می بخشم تو میگی نمیبخشه!!!

 تنبلی!

 ببخشین ها، شیطونه نمیذاره آشتی کنی، برا اینکه میبینه اگه با امام حسین آشتی کنی

 ترانه نباید گوش بکنی، چشمات آلبالو گیلاس نباید بچینه، حرف مفت نباید بزنی

 حرف زشت نباید بزنی، هر لقمه ای جلوت گذاشتن نباید بخوری

 با نامحرمایی که رابطه داری باید خداحافظی کنی. دیدار تا قیامت انشاالله

 بعد هم مالت رو باید خمسش رو بدی، پاک

 زکاتش رو بدی، پاک

 اِ... اینا نمیشه...آقا خرج داره با خدا آشتی کردن؟!!

 اون وقت برا اینکه زیر بار این کارا نری که گذشته هات رو جبران کنی میگی چیییی؟

 ما قابل نیستیم!!! خدا ما رو نمیبخشه!!!

 اِ...؟ شاید خودت باور کنی دروغی که خودت میگی اما خدا آگاهه!

 تنبلی!!!

 می بینی با امام حسین آشتی کردن کار داره، باید گذشته ها رو بزاری کنار

 یه مسیر دیگه رو باید طی کنی

 اون وقت میترسی متلک بهت بگن

 رفیقات بگن: اُمول شده! این رفته اطلاعاتی شده! بسیجی شده! آخوند شده!

 متلک بهت بگن؛ هووووت کنن

 سوال: حسین رو هوووو نکردن؟

 پیغمبر رو هووو نکردن؟

 شما از رسول الله مقامتون بالا تره؟

 قران میگه پیغمبری نفرستادیم که مسخرش نکنن

 نوح پیغمبر(الهی بمیرم) 950 سال مسخرش کردن

 حالا  4تا متلک به من و تو میگن جا میزنی

 این 1

 2: نتیجه گرفتم که از توبه کردن جوون ها و متحول شدنشون هیچ وقت نا امید نشم

 شاید یک کلمه عوضشون کنه

 شاید یه جمله برشون گردونه

 شاید یه نوار و سی دی متحولش کنه

 امر به معروف رو ترک نکنین؛ حرف امام حسین رو برسونین

 حافظ هم میگه: حافظ وظیفه ی تو سخن گفتن و...

 امیدوارم از تند حرف زندنم ناراحت نشده باشین ولی

 به خودمون بیایم. ببینیم داریم چه ها میکنم

 التماس دعا